English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2243 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
animalism U نفس پرستی اعتقاد باین که انسان جانوری بیش نیست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
infallibilism U اعتقاد باین اصل که پاپ خطانمیکند
man-eaters U جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
man-eater U جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
man eater U جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
minotaur U جانوری که نیمی از بدنش گاو ونیم دیگرش انسان بودن
traditionalism U سنت پرستی اعتقاد برسوم باستانی
deistical U مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
deistic U مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
liberalism U اعتقاد به ازادی ازلی و ابدی انسان
humanism U مسلک نوع پرستی و انسان دوستی ادبیات و فرهنگ
subjective U فلسفه مبتنی بر اعتقاد به اصالت ادراکات ذهنی ومحدودیت اگاهی انسان صرفا" به همین ادراکات درون گرایی
animism U اعتقاد باینکه ارواح مجرد وجود دارند اعتقاد بعالم روح و تجسم ارواح مردگان
anthrop U پیشوند بمعانی > انسان < و > جنس انسان <
anthropo U پیشوند بمعانی >انسان < و > جنس انسان <
artificial intelligence U طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
intelligence U طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
id U مجموع تمایلات انسان که نفس یا شخصیت انسان و تمایلات شهوانی وجنسی ازان ناشی میشود
anthropography U علم ساختمان بدن انسان رشتهای از علم انسان شناسی که درباره تاثیراوضاع جغرافیایی بر روی نژادها صحبت میکند
hereat U باین
hereunto U باین
hereto U باین
In this order. In this way. U باین ترتیب
hereaway U باین طرف
hereat U باین دلیل
so large U باین بزرگی
hereof U متعلق باین
so soon U باین زودی
to this effect U باین معنی
so U خیلی باین زیادی
many happy returns of the day U صد سال باین سالهابرسید
feelings indigenous to man U احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
gibes U ناگهان باین سو و ان سو حرکت کردن
jibing U ناگهان باین سو و ان سو حرکت کردن
I have finally come to the conclusion that… U با لاخره باین نتیجه رسیدم که ...
jibe U ناگهان باین سو و ان سو حرکت کردن
so much for that U تا اینجاراجع باین موضوع بس است
jibes U ناگهان باین سو و ان سو حرکت کردن
jibed U ناگهان باین سو و ان سو حرکت کردن
All is not gold that glitters. <proverb> U هر آنچه میدرخشد طلا نیست(هر گردى گردو نیست).
creaturely U جانوری
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
zoogeography U جغرافیای جانوری
ethology U رفتارشناسی جانوری
animal U حیوانی جانوری
animals U حیوانی جانوری
endozoic U درون جانوری
winchester disk U دیسک سخت کوچک در یک واحد بسته که وقتی پر است یا لازم نیست , قابل جدا شدن از کامپیوتر نیست
bar mitzvahs U جشنی که برای رسیدن پسر باین سن بر پامیشود
bar mitzvah U جشنی که برای رسیدن پسر باین سن بر پامیشود
We shall look into the matter in due ( good ) time . U درموقع مناسب باین مطلب رسیدگه خواهد شد
guillemot U نشان نقل قول باین شکل " " گیومه
web spinner U جانوری که تارمی تند
The real problem is not whether machines think but whether men do. U مشکل واقعی این نیست که آیا ماشین ها فکر می کنند یا خیر مشکل واقعی این است که آیا انسان فکر می کند یا خیر.
litters U نوزادانی که جانوری در یک وهله میزاید
cannibals U جانوری که همجنس خود را میخورد
arachnid U جانوری از راستهء بند پایان
littered U نوزادانی که جانوری در یک وهله میزاید
littering U نوزادانی که جانوری در یک وهله میزاید
litter U نوزادانی که جانوری در یک وهله میزاید
yahoo U جانوری که درقالب انسانی باشد
cannibal U جانوری که همجنس خود را میخورد
step frame U استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد
koala U کوالا جانوری استرالیایی از خانواده خرسها.
wooler U جانوری که بخاطر پشمش پرورش مییابد
koalas U کوالا جانوری استرالیایی از خانواده خرسها.
harpies U جانوری که تن ورخسار زن وبال وچنگال مرغ را داشته
harpy U جانوری که تن ورخسار زن وبال وچنگال مرغ را داشته
transparently U برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
transparent U برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
chimaera U جانوری که سرشیر وبدن ببرودم مار داشته است
chimeras U جانوری که سرشیر وبدن ببرودم مار داشته است
chimera U جانوری که سرشیر وبدن ببرودم مار داشته است
leaving files open U به معنای اینکه فایل بسته نیست یا حاوی نشانه پایان فایل نیست .
his parentage isunknown U اصل و نسبتش معلوم نیست پدرو مادرش معلوم نیست کی هستند
an ovoviviparous animal U جانوری که دردرون شکم تخم می گذاردوبچه خودرادرهمانجا ازتخم بیرون می اورد
it is past all hope U جای هیچ امیدواری نیست هیچ امیدی نیست
faith U اعتقاد
belief U اعتقاد
faiths U اعتقاد
confidence U اعتقاد
confidences U اعتقاد
misbeliever U بی اعتقاد
credence U اعتقاد
unbelieving U بی اعتقاد
believing U با اعتقاد
philogyny U زن پرستی
heathenishness U بت پرستی
idolism U بت پرستی
gyniolatry U زن پرستی
fetishist U بت پرستی
idolarty U بت پرستی
gentilism U بت پرستی
cetacean U وابسته به خانواده بال جانوری که ازخانواده بال باشد
fairyism U اعتقاد به جن و پری
determinism U اعتقاد به جبر
creationism U اعتقاد به افرینش
trusted U اعتقاد اعتبار
trinitarianism U اعتقاد به تثلیت
credibly U از روی اعتقاد
demonism U اعتقاد بدیو
theism U اعتقاد بخدا
cloaca theory U اعتقاد به مقعدزایی
relativism U اعتقاد به نسبیت
evolutionism U اعتقاد به تکامل
anomy U اعتقاد به بی نظمی
fatalism U اعتقاد به سرنوشت
anomie U اعتقاد به بی نظمی
hylicism U اعتقاد به مادیات
conviction U اعتقاد راسخ
ism U اعتقاد رویه
fetishism U اعتقاد به طلسم
trusts U اعتقاد اعتبار
trust U اعتقاد اعتبار
misbelieve U بی اعتقاد شدن
crediting U اعتقاد کردن
misbelief U اعتقاد خطا
convictions U اعتقاد راسخ
credited U اعتقاد کردن
credit U اعتقاد کردن
credits U اعتقاد کردن
worldliness U دنیا پرستی
benevolence U نوع پرستی
patrioism U میهن پرستی
pygmalionism U افریده پرستی
phallicism U ذکر پرستی
devil worship U شیطان پرستی
racism U نژاد پرستی
demonolatry U دیو پرستی
pagandom U بت پرستی بی تمدنی
uxoriousness U عیال پرستی
zeal U وطن پرستی
individuation U فرد پرستی
mercenariness U پول پرستی
public spiritedness U میهن پرستی
xenophilism U بیگانه پرستی
litholatry U سنگ پرستی
bender U باده پرستی
benders U باده پرستی
ethnocentrism U قوم پرستی
futurism U خیال پرستی
fetishist U طلسم پرستی
fire worship U اتش پرستی
zoolatry U حیوان پرستی
fogyism U کهنه پرستی
pyrolatry U اتش پرستی
geolatry U زمین پرستی
ethnocentrism U نژاد پرستی
idolatress U بت پرستی کردن
idolatrously U از روی بت پرستی
materialism U ماده پرستی
zootheism U جانور پرستی
plutolatry U ثروت پرستی
ethnography U نژاد پرستی
nationalism U ملت پرستی
autism U خیال پرستی
lordolatry U لرد پرستی
zootheism U حیوان پرستی
mammonism U ثروت پرستی
narcissism U خود پرستی
obscurantism U کهنه پرستی
patriotism U میهن پرستی
philanthropy U نوع پرستی
traditionalism U سنت پرستی
fetishism U یادگار پرستی
mithraism U مهر پرستی
nativism U بومی پرستی
angeolatry U فرشته پرستی
angel worship U فرشته پرستی
krishnaism U کریشنا پرستی
statolatry U حکومت پرستی
hunkerism U کهنه پرستی
sun worship U افتاب پرستی
superstitiousness U موهوم پرستی
self worship U خود پرستی
secularization U دنیا پرستی
secularity U دنیا پرستی
satyriasis U شهوت پرستی
sensuality U شهوت پرستی
lewdness U شهوت پرستی
heliolatry U افتاپ پرستی
iconolatry U شمایل پرستی
ichthyolatry U ماهی پرستی
mariolatry U مریم پرستی
cosmolatry U گیتی پرستی
totemism U توتم پرستی
altruism U نوع پرستی
superstition U موهوم پرستی
superstitions U موهوم پرستی
clannishness U خانواده پرستی
necrolatry U مرده پرستی
gluttony U شکم پرستی
sabaism U ستاره پرستی
hero worship U قهرمان پرستی
monotheism U یکتا پرستی
necromania U مرده پرستی
immortalism U اعتقاد به ماندگاری روح
to believe in ghosts U اعتقاد داشتن به ارواح
article of faith U اعتقاد و عقیده باطنی
to believe in something U به چیزی اعتقاد داشتن
vitalism U اعتقاد به اصالت حیات
Recent search history Forum search
1چیزی که عوض داره گله نداره
1اصطلاحاترنگ قرمز به فارسب
1I am good with figures,how about you?
2تعریف فونتیک چیست؟
1Any man who does not respect a woman is probably homosexual.
1It's not business to you
1Success is not the key to happiness. Happiness is the key to success. If you love what you are doing, you will be successful.
1i wish to wish the wish the wish you wish to wish the wish
1coffee table conversation piece
2immunogenicity
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com